آیا کنترل خشم ممکن است؟!

با ابراز هیجانها زندگی بهتری را برای خود و دیگران بسازیم.
مادر دختر نوجوانی به کلینیک مراجعه کرده و تعریف میکرد دخترش از اینکه او مانع رفتنش به مهمانی دوستش شده به شدت عصبانی بود. در ادامه متوجه شدم که علت مخالفت مادر تنبلی دخترش در مرتب کردن لباسهای اتاقش بوده است. زمانی که دخترش متوجه ممانعت مادرش شد به شدت غمگین شد اما بلافاصله این احساس غم جای خود را به احساس خشم داد. سپس در او احساس گناه، سرخوردگی، نومیدی و در نهایت پذیرش مشکل بالا آمد. همه ما با شرایط این برهه از زندگی آشناییم؛ امان از نوجوانی!
چگونه خشم خود را کنترل کنیم؟
بر اساس مشاهدات و تجربیاتم از خشونتهای عریان این روزهای جامعه، هنگامی که کشتی وجود طرفین درگیریها در طوفان هیجانات سرگردان است، من به نکاتی توجه کردهام که میتوانند در کنترل سکان این کشتی سرگردان کمک مؤثری کند.
قبل از هر چیز لازم است بدانیم که هر هیجانی بالاخره فروکش میکند. شاید تصور کنیم چون دیگر سن و سالی از ما گذشته، احساساتمان هم دچار ثبات شدهاند، اما احساسات و هیجانات از این خیال ما تبعیت نمیکنند و ساز خود را میزنند. بیایید این تکنیک را امتحان کنیم، دفعه بعد هر زمان که دچار خشم یا غم شدیم این پیشفرض را داشته باشیم که به زودی احساس یا هیجان دیگری جایگزین این حالمان خواهد شد؛ به قول قدیمیترها: «این نیز بگذرد». احساسات خود را برای یک دوست صمیمی و یا پدر و مادرتان بازگو کنید، برخی هم ترجیح میدهند حال و هوای خود را در یک دفترچه کوچک بنویسند. در این هنگام یک نفس عمیق بکشید، صبر کنید و پذیرای هیجانات مثبت باشید. ممکن است آن قدر عصبانی باشید که بعد از گذشت یک ساعت هم باز فروکش نکرده باشد، اما منصف باشیم، این احساس خشم با آن خشم اولیه تفاوتهای زیادی دارد. اگر هم زمان زیادی است اسیر احساس غم مزمن شدهاید، حتما به یک روانشناس مراجعه کنید. چرا که دیگر این نامش هیجان نیست، بلکه افسردگی است و درمان خاص خود را دارد!
واقعیت این است که هیجانها دشمن ما نیستند. بگذارید با یک مثال توضیح دهم. مطمئناً برخی افراد در مکانهای عمومی احساس خجالت میکنند. اما این احساسات صرفاً اطلاعاتی هستند که از بدن و سایر محرکهای محیطی دریافت میکنیم. پیشنهاد میکنم به جای آنکه غرق در خجالت شوند، لحظهای به تغییرات بدنی و محرکهای محیطی که خبر از احساس خجالت میدهند آگاه و مانع از نقشآفرینی آن شوند.
دور بایستید و نظارهگر هیجانات باشید. این فاصله را در لمس هیجانات هم اعمال کنید، دقیقا مثل یک ناظر سوم شخص. این تکنیک کمک میکند تا با آرامش بیشتری فکر و تصمیمگیری کنید.
هیجانات خود را در قالب واژگان احساسی تعریف کنید. من روی یخچال خانهام یک نمودار شبیه نمودار مصرف انرژی نصب کردهام تا به کمک آن بتوانیم میزان هیجاناتمان را نمرهگذاری و بیان کنیم. این نمودار در واقع یک زبان مشترک برای بیان خشم در خانواده ما به شمار میآید. شما هم زبان هیجانی خودتان را برای تکتک هیجانها بسازید. ویژگیهای هر کدام را بشناسید و بدانید در کجای بدنتان باید احساسشان کنید.
خلاصه:
بر اساس مشاهدات و تجربههایم از خشونتهای عریان این روزهای جامعه، هنگامی که کشتی روان طرفین درگیریها در طوفان هیجانات سرگردان است، من به نکاتی توجه کردهام که میتوانند در کنترل سکان این کشتی سرگردان کمک مؤثری کند.
قبل از هر چیز لازم است بدانیم که هر هیجانی فروکش میکند.
واقعیت این است که هیجانها دشمن ما نیستند.
دور بایستید و نظارهگر هیجانات باشید.
هیجانات خود را در قالب واژگان احساسی تعریف کنید.