
شروع سال تحصیلی برای بسیاری از کودکان پر از هیجان، دوستیهای تازه و تجربههای جدید است. اما در کنار این حس شیرین، بعضی از دانشآموزان با چالشی پنهان روبهرو میشوند: اضطراب مدرسه. دلدردهای صبحگاهی، بهانهگیری برای نرفتن به کلاس یا نگرانیهای مداوم از امتحان و معلم، میتواند نشانههایی از همین اضطراب باشد. اگرچه بسیاری از والدین در ابتدا این رفتارها را ساده میگیرند، اما واقعیت این است که اضطراب مدرسه میتواند به کیفیت یادگیری، اعتمادبهنفس و حتی روابط اجتماعی کودک آسیب بزند.
در این مقاله با هم بررسی میکنیم که اضطراب مدرسه دقیقا چیست، چرا به وجود میآید و مهمتر از همه، چگونه میتوان با کمک روشهای علمی و بهروز، به کودکان کمک کرد تا دوباره با آرامش و انگیزه پا به کلاس درس بگذارند.
اضطراب مدرسه چیست؟
اضطراب مدرسه نوعی از اضطراب است که به طور مستقیم با محیط مدرسه، معلمها، امتحانها و حتی روابط دوستانه در کلاس ارتباط دارد. کودکانی که دچار این مشکل هستند، معمولا قبل از رفتن به مدرسه دلدرد یا سردرد میگیرند، بهانهگیری میکنند یا به شدت نگران عملکردشان در درس و امتحان میشوند.
این اضطراب میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از ترس جدا شدن از والدین گرفته تا فشار درسی، تجربههای ناخوشایند در کلاس یا حتی نگرانی از قضاوت همسالان. نکته مهم این است که اضطراب مدرسه تنها یک حالت موقتی نیست؛ اگر جدی گرفته نشود، میتواند بر یادگیری، اعتمادبهنفس و روابط اجتماعی کودک اثر منفی بگذارد.
ترس از مدرسه در کودکان چه نشانههایی دارد؟
ترس یا اضطراب از مدرسه فقط به بهانهگیری برای نرفتن به کلاس خلاصه نمیشود. این مشکل نشانههای مختلفی دارد که بعضی از آنها جسمی هستند و بعضی رفتاری. مهمترین علائم عبارتند از:
نشانههای جسمی:
- دلدرد یا سردردهای مکرر، مخصوصا صبحها قبل از رفتن به مدرسه
- حالت تهوع، استفراغ یا احساس مریضی بدون علت پزشکی مشخص
- تپش قلب، عرق کردن یا لرزش دستها
- خستگی مداوم یا شکایت از دردهای مختلف بدن
نشانههای رفتاری:
- بهانهگیری، گریه یا مقاومت شدید برای نرفتن به مدرسه
- دیر بیدار شدن عمدی یا کش دادن کارها برای تأخیر در رفتن
- وابستگی شدید به والدین و نرفتن به مدرسه بدون حضور آنها
- قشقرق یا عصبانیت هنگام آماده شدن برای مدرسه
نشانههای عاطفی و شناختی:
- نگرانی مداوم از امتحان، معلم یا قضاوت همکلاسیها
- ترس از شکست یا اشتباه کردن در کلاس
- افکار منفی درباره مدرسه (“من نمیتونم یاد بگیرم”، “همه از من بهترن”)
- کاهش اعتمادبهنفس و دوری از فعالیتهای گروهی
نشانههای خواب و تحصیل:
- بدخوابی، کابوس دیدن یا سخت به خواب رفتن
- افت نمرات درسی به دلیل کاهش تمرکز
- کمبود انگیزه برای انجام تکالیف یا یادگیری
یعنی اگر چندتا از این نشانهها رو با هم توی کودک دیدیم، احتمال اضطراب مدرسه بالاست و باید جدی گرفته شود.
سنین شایع بروز اضطراب مدرسه
اضطراب مدرسه میتواند در هر دورهای از دوران تحصیل رخ دهد، اما برخی سنین حساستر هستند و احتمال بروز این مشکل بیشتر است:
- آغاز دبستان (۶ تا ۷ سالگی): زمانی که کودک برای اولین بار وارد محیط مدرسه میشود و باید از والدین جدا شود. ترس از جدایی و ناآشنا بودن با معلم و همکلاسیها میتواند اضطراب ایجاد کند.
- دوره انتقال به پایههای بالاتر (۹ تا ۱۰ سالگی): در این سن فشار درسی بیشتر میشود و کودک ممکن است به دلیل نگرانی از نمرات یا مقایسه با دوستان، اضطراب مدرسه را تجربه کند.
- شروع دوره متوسطه اول (۱۲ تا ۱۳ سالگی): تغییرات بلوغ، شکلگیری هویت فردی و نگرانی از قضاوت همسالان، باعث افزایش اضطراب اجتماعی و ترس از حضور در مدرسه میشود.
- دبیرستان و دوران امتحانات مهم (۱۵ تا ۱۷ سالگی): کنکور، امتحانات نهایی و فشارهای آموزشی میتوانند سطح بالایی از اضطراب را در نوجوانان ایجاد کنند.
به طور کلی، هر مرحلهی تغییر و گذار تحصیلی (ورود به دبستان، راهنمایی یا دبیرستان) بیشترین احتمال بروز اضطراب مدرسه را دارد.
علل اضطراب مدرسه و ترس از مدرسه
عوامل فردی و زیستی
- آمادگی زیستی / زمینه ژنتیکی: بعضی کودکان بهطور ارثی حساستر و پر واگرایی عصبی (مثلاً واکنش آمگدالا به خطر بیشتر) هستند و راحتتر مضطرب میشوند.
- دمای شخصیتی و Temperament (مثل Behavioral inhibition): کودکانی که طبیعتاً محتاطتر یا خجالتیاند، در مواجهه با محیط جدید مدرسه بیشتر احساس ناامنی میکنند.
- اختلالات نورودولوپمنتال: ADHD، اتیسم، اختلالات پردازش حسی یا اختلالات یادگیری (دیسلکسیا، دیسکالکولیا) میتوانند باعث فشار، سرخوردگی و در نتیجه اضطراب مرتبط با مدرسه شوند.
- حساسیتهای حسی: کلاسهای پر سر و صدا یا روشنایی قوی میتواند برای کودکی با حساسیت حسی (مثلاً در طیف اوتیسم) بسیار آزاردهنده باشد.
- مسائل سلامت فیزیکی و خواب: درد مزمن، بیماریهای مزمن، یا خواب ناکافی/بیکیفیت (که تمرکز و تابآوری را کم میکند) میتوانند زمینه اضطراب بسازند.
عوامل شناختی-عاطفی
- ترس از قضاوت و اضطراب اجتماعی: نگرانی از اینکه همکلاسیها یا معلمها قضاوت کنند (فشار پذیرش اجتماعی).
- کمالگرایی و ترس از اشتباه: توقعات غیرواقعی از خود یا والدین که هر خطا را تهدید بزرگی میبیند.
- افکار منفی / شناختهای تحریفشده: مثل «من نمیتونم»، «همه از من بهترن» که شانس موفقیت را کم میکند و اضطراب را بالا میبرد.
- سابقه تجربیات تروماتیک یا جدایی: تجربههای آزاردهنده در مدرسه (ترس، تمسخر، برخورد سخت) یا تجربه ترومایی خارج از مدرسه.
عوامل مرتبط با مدرسه و آموزش
- فشار درسی و حجم تکالیف/امتحانات: بار سنگین تحصیلی و ارزیابیهای مکرر میتواند باعث استرس مزمن شود.
- روشهای آموزشی یا برخورد معلم: معلم سختگیر، نامتعادل در بازخورد یا عدم توجه به تفاوتهای کودک میتواند اضطراب را تشدید کند.
- کلاسهای خیلی شلوغ یا بینظم: کمبود فضای امن برای تمرکز و تعامل.
- تعویض مدرسه/کلاس/معلم: انتقالها و تغییراتِ ساختاری میتواند ترس و دلهره بیاورد.
روابط با همسالان
- زورگویی و آزار (Bullying) و تبعیض: بزرگترین عوامل ایجادکننده ترس از مدرسه؛ شامل آزار کلامی، فیزیکی یا مجازی.
- ترکشدن یا طرد اجتماعی: احساس تنها بودن یا عدم پذیرش در گروه همسالان.
عوامل خانوادگی و سبک فرزندپروری
- والدین مضطرب یا مدلسازی اضطراب: کودکی که والدینش دائم نگراناند، اضطراب را میآموزد.
- فرزندپروری بیشحمایتی/کنترلکننده (overprotection): عدم فرصت تجربهٔ مهارتهای مقابلهای باعث کاهش تابآوری میشود.
- انتظارات بالا و مقایسه با دیگران: فشار والدین برای نتایج تحصیلی یا مقایسه مستمر.
- اختلالات و بحرانهای خانوادگی: طلاق، اختلافات شدید، فقدان یا بیماری اعضای خانواده.
عوامل اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی
- مهاجرت، زبان دوم یا تفاوت فرهنگی: ناتوانی در برقراری ارتباط یا احساس «غیرعادی» بودن.
- فقر و ناپایداری اقتصادی: استرسهای پایهای که ظرفیت مقابله کودک با فشار مدرسه را پایین میآورد.
- فرهنگ رقابتی یا استرسمحور سیستم آموزشی.
رویدادهای آسیبزا (حادثهای)
- تجربه حادثه در مدرسه (نزاع، تصادف، حادثه امنیتی): میتواند ترسهای قوی و اجتنابی ایجاد کند.
- از دست دادن یا بیماری جدی نزدیکان: بهخصوص اگر بهصورت همزمان با مدرسه شروع شود.
فناوری و محیط آنلاین
- سایبر بولینگ (آزار آنلاین): میتواند اضطرابِ مربوط به مدرسه را حتی خارج از فضای مدرسه تقویت کند.
- مقایسه اجتماعی و شبکههای اجتماعی: کاهش اعتمادبهنفس و افزایش نگرانیهای اجتماعی.
- اثر روی خواب: استفاده زیاد از صفحهنمایش شبانه که خواب را مختل میکند.
عوامل آموزشی و تشخیصی پنهان
- اختلالات یادگیری تشخیصنداده: وقتی کودک تلاش میکند اما نتیجه نمیگیرد، دلسردی و اضطراب بالا میرود.
- عدم تطبیق برنامه آموزشی با نیاز کودک (عدم حمایت ویژه): میتواند به شکل مستمر فشارساز باشد.
نقش والدین در مدیریت اضطراب کودکان
والدین مهمترین نقش را در آرامسازی و مدیریت اضطراب فرزندان خود ایفا میکنند. کودک وقتی احساس کند در خانه شنیده میشود و بدون قضاوت پذیرفته است، اعتماد و امنیت بیشتری تجربه میکند و همین احساس امنیت به او کمک میکند اضطرابش کاهش یابد. برخورد والدین باید سرشار از همدلی و آرامش باشد، زیرا کودکان به طور ناخودآگاه رفتار والدین را الگو قرار میدهند. اگر پدر و مادر هنگام استرس واکنشهای منطقی و آرام نشان دهند، کودک نیز یاد میگیرد با نگرانیهایش بهتر کنار بیاید.
از سوی دیگر، فشار بیش از حد برای موفقیت تحصیلی یا مقایسه کردن او با همسالان، اضطراب را تشدید میکند. والدین باید به جای تمرکز صرف بر نمره و نتیجه، بر تلاش و پیشرفت فرزندشان تأکید داشته باشند. ایجاد فرصت برای یادگیری مهارتهای آرامسازی مثل تمرین تنفس عمیق یا فعالیتهای آرامبخش، میتواند به کودک کمک کند در لحظات پرتنش خودش را کنترل کند. همچنین ارتباط مستمر والدین با معلمان و مشاوران مدرسه ضروری است، چرا که همکاری خانه و مدرسه میتواند فضای آموزشی را حمایتگرتر کند.
نکته مهم دیگر، مواجهه تدریجی کودک با موقعیتهای اضطرابآور است. اجبار ناگهانی برای حضور در مدرسه معمولاً نتیجه معکوس دارد، اما اگر کودک مرحله به مرحله و با حمایت والدین با این شرایط روبهرو شود، احساس توانمندی بیشتری خواهد داشت. در نهایت، اگر اضطراب کودک شدید و پایدار باشد یا عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعیاش را به طور جدی تحت تأثیر قرار دهد، مراجعه به متخصص روانشناسی یا روانپزشکی بهترین انتخاب خواهد بود.
تأثیر معلمان و محیط مدرسه بر کاهش اضطراب
معلمان و فضای مدرسه نقشی اساسی در شکلگیری تجربههای عاطفی و تحصیلی کودکان دارند. محیطی که امن، حمایتگر و عاری از قضاوت باشد، میتواند به طور چشمگیری از شدت اضطراب دانشآموزان بکاهد. رفتار معلم اولین عامل تأثیرگذار است؛ معلمی که با صبوری، همدلی و درک شرایط هیجانی کودک برخورد کند، نهتنها اعتماد به نفس او را تقویت میکند بلکه احساس امنیت روانی را نیز افزایش میدهد. استفاده از روشهای تشویقی به جای تنبیه، ایجاد فرصت برای پرسش و پاسخ بدون ترس از سرزنش، و فراهم کردن فضایی برای ابراز نظر، به کودک کمک میکند تا مدرسه را مکانی امن و دوستداشتنی تجربه کند.
علاوه بر نقش مستقیم معلم، ساختار کلی مدرسه هم اهمیت زیادی دارد. کلاسهایی با جمعیت متعادل، فضای فیزیکی آرام و تمیز، برنامهریزی آموزشی منطقی و وجود مشاور یا روانشناس مدرسه، همگی میتوانند از فشار روانی دانشآموزان بکاهند. همچنین ترویج فرهنگ احترام متقابل میان دانشآموزان و مقابله جدی با پدیدههایی مثل زورگویی و تمسخر، باعث میشود کودک با آرامش بیشتری در جمع همسالان حضور پیدا کند. در نتیجه، مدرسه نهتنها محل یادگیری دروس بلکه محیطی امن برای رشد اجتماعی و هیجانی کودک خواهد بود.
تکنیکهای آمادهسازی کودک برای حضور در مدرسه
آمادهسازی کودک برای حضور در مدرسه، نقش مهمی در کاهش اضطراب و افزایش اعتمادبهنفس او دارد. اولین قدم ایجاد یک روال پایدار و قابل پیشبینی در خانه است؛ زمان بیداری، صرف صبحانه، آماده شدن و خروج از خانه بهتر است به صورت منظم و آرام انجام شود تا کودک احساس کنترل و امنیت کند.
تمرین مهارتهای مقابلهای و آرامسازی نیز بسیار مؤثر است. آموزش تنفس عمیق، تمرینات ریلکسیشن، یا حتی بازیهای کوتاه و سرگرمکننده پیش از رفتن به مدرسه به کودک کمک میکند استرس خود را مدیریت کند. علاوه بر این، آشنایی تدریجی با محیط مدرسه، معلمان و قوانین کلاس میتواند حس غریبی و ترس را کاهش دهد. برای مثال، بازدید کوتاه از مدرسه قبل از شروع سال تحصیلی یا صحبت کردن درباره دوستان و فعالیتهای کلاس، کودک را آماده میکند.
نکته مهم دیگر تقویت نگرش مثبت نسبت به مدرسه است. صحبت درباره جنبههای جذاب مدرسه، فعالیتهای گروهی، سرگرمیها و یادگیریهای جدید، باعث میشود کودک نگاه خوشایندتری نسبت به حضور در مدرسه پیدا کند. همچنین تشویق تدریجی به مسئولیتپذیری و استقلال، مثل بردن کیف و وسایل شخصی، حس توانمندی کودک را افزایش میدهد.
فعالیتها و بازیهایی که اضطراب مدرسه را کاهش میدهند
بازی و فعالیتهای هدفمند ابزار قدرتمندی برای کاهش اضطراب مدرسه در کودکان هستند، زیرا علاوه بر سرگرمی، مهارتهای هیجانی و اجتماعی را تقویت میکنند. این فعالیتها میتوانند به کودک کمک کنند احساس کنترل، اعتمادبهنفس و آرامش بیشتری پیدا کند و استرس ناشی از مدرسه کاهش یابد.
فعالیتهای بدنی و حرکتی مثل بازیهای گروهی، ورزشهای سبک یا حتی تمرینات کششی و یوگا برای کودکان باعث آزادسازی انرژی منفی و کاهش تنش جسمی میشوند. بازیهای نقشآفرینی و داستانگویی نیز به کودک فرصت میدهند احساسات و نگرانیهای خود را در محیطی امن و تخیلی بیان کند و مهارت حل مسئله و مواجهه با ترسها را تمرین کند.
علاوه بر این، فعالیتهای هنری و خلاقانه مانند نقاشی، کاردستی، موسیقی و ساختن مدلهای ساده، به کودک کمک میکند هیجانات خود را پردازش کرده و احساس آرامش پیدا کند. بازیهای گروهی و مشارکتی نیز مهارتهای اجتماعی، همکاری و ایجاد دوستی را تقویت میکنند و ترس از حضور در جمع همسالان را کاهش میدهند.
با ترکیب این فعالیتها در برنامه روزانه یا هفتگی کودک، همراه با حمایت و تشویق والدین، میتوان اضطراب مدرسه را بهطور مؤثر کاهش داد و تجربهای مثبت و لذتبخش از مدرسه برای کودک ایجاد کرد.
چه زمانی اضطراب مدرسه نیاز به مراجعه به متخصص دارد؟
اضطراب مدرسه در برخی کودکان طبیعی و گذرا است، اما وقتی این اضطراب شدید، پایدار یا عملکرد کودک را تحت تأثیر قرار دهد، نیاز به مداخله تخصصی دارد. والدین باید به رفتارهای مداوم و شدید کودک توجه کنند و در صورت مشاهده هر یک از شرایط زیر، از کمک روانشناس، مشاور یا روانپزشک کودک استفاده کنند:
- اجتناب مداوم از رفتن به مدرسه یا بهانهگیریهای مکرر که بیش از چند هفته ادامه دارد.
- بروز نشانههای جسمی مستمر مانند دلدرد، سردرد یا حالت تهوع قبل از مدرسه بدون علت پزشکی مشخص.
- کاهش قابل توجه در یادگیری، افت نمرات یا عدم تمرکز در کلاس.
- مشکلات شدید اجتماعی مثل انزوا، اجتناب از دوستان یا پرخاشگری مکرر.
- حملات پانیک، ترس شدید، کابوسهای مکرر یا اختلالات خواب.
- بروز رفتارهایی که ممکن است سلامت کودک را به خطر بیندازد، مانند فکر به خودآسیبی یا فرار از خانه.
مراجعه به متخصص به والدین کمک میکند علت اضطراب شناسایی شود و برنامه درمانی مناسب شامل مهارتآموزی، رواندرمانی یا در صورت نیاز مداخلات نوروساینس بالینی مانند بیوفیدبک یا توانبخشی شناختی برای کودک طراحی شود.
نکات کلیدی برای ایجاد تجربه مثبت مدرسه برای کودک
ایجاد تجربهای مثبت از مدرسه، نقش مهمی در کاهش اضطراب و تقویت انگیزه یادگیری کودک دارد. چند اصل اساسی در این زمینه وجود دارد:
- ایجاد محیط امن و حمایتگر در خانه: احساس امنیت در خانه پایهایترین عامل برای اعتماد و آرامش کودک است. والدین با همدلی، گوش دادن فعال و درک هیجانات کودک، بستری امن برای او فراهم میکنند.
- آمادهسازی تدریجی کودک برای مدرسه: آشنایی با محیط، معلمان و قوانین مدرسه، و تمرین مهارتهای مقابله با موقعیتهای جدید، حس کنترل و توانمندی را افزایش میدهد.
- ترویج نگرش مثبت نسبت به مدرسه: صحبت درباره جنبههای جذاب مدرسه، فعالیتهای گروهی و یادگیریهای جدید، کودک را به حضور مشتاقانه تشویق میکند.
- تقویت مهارتهای اجتماعی و هیجانی: آموزش مهارتهای آرامسازی، بازیهای گروهی و فعالیتهای خلاقانه به کودک کمک میکند اضطراب خود را مدیریت کند و ارتباط مؤثرتری با همسالان برقرار کند.
- همکاری والدین با معلمان و مدرسه: ارتباط مستمر با معلم و مشاور مدرسه، شناسایی مشکلات به موقع و ایجاد فضای حمایتگر برای کودک را ممکن میسازد.
- توجه به استقلال و مسئولیتپذیری کودک: فراهم کردن فرصت برای انجام کارهای شخصی و تصمیمگیریهای کوچک، حس توانمندی و اعتمادبهنفس کودک را تقویت میکند.
با رعایت این نکات، کودک نه تنها مدرسه را مکانی امن و جذاب تجربه میکند، بلکه مهارتهای مقابلهای و اعتمادبهنفس لازم برای مواجهه با چالشهای تحصیلی و اجتماعی را به دست میآورد.
نتیجه گیری
اضطراب مدرسه یک تجربه شایع در میان کودکان است که میتواند بر یادگیری، روابط اجتماعی و اعتمادبهنفس آنها تأثیر بگذارد. این اضطراب دلایل مختلفی دارد؛ از ویژگیهای فردی و زیستی کودک گرفته تا فشارهای خانوادگی، عوامل مدرسه و همسالان. شناخت سنین حساس، نشانههای جسمی و رفتاری اضطراب و عوامل تشدیدکننده آن، به والدین و معلمان کمک میکند تا زودتر مداخله کنند و از شدت مشکل بکاهند.
نقش والدین، معلمان و محیط مدرسه در مدیریت اضطراب حیاتی است. حمایت، همدلی، ایجاد محیط امن، آموزش مهارتهای مقابلهای و همکاری خانه و مدرسه میتواند تجربه کودک از مدرسه را مثبت و سازنده کند. علاوه بر این، فعالیتها و بازیهای هدفمند، آمادهسازی تدریجی برای حضور در مدرسه و تقویت مهارتهای اجتماعی و هیجانی، ابزارهای مؤثری برای کاهش اضطراب هستند.
در نهایت، اگر اضطراب کودک شدید، پایدار یا مانع عملکرد تحصیلی و اجتماعی او شود، مراجعه به متخصص ضروری است. با شناسایی به موقع مشکل و استفاده از راهکارهای علمی و حمایتی، میتوان کودک را به تجربهای مثبت از مدرسه، با اعتمادبهنفس و آرامش هدایت کرد.
سوالات متداول
آیا اضطراب مدرسه در همه کودکان طبیعی است؟
خیر، اضطراب مدرسه در همه کودکان طبیعی نیست. مقدار کمی اضطراب هنگام ورود به مدرسه یا قبل از امتحان معمول است، اما اگر ترس و اجتناب پایدار باشد یا بر یادگیری و روابط اجتماعی کودک تأثیر بگذارد، یک مشکل واقعی محسوب میشود. در این موارد، شناسایی و مداخله به موقع ضروری است.
چه مدت طول میکشد تا کودک با مدرسه سازگار شود؟
مدت زمان سازگاری کودک با مدرسه بستگی به شخصیت، سن و تجربههای قبلی او دارد. معمولا کودکان در چند هفته تا چند ماه اول سال تحصیلی به تدریج با محیط جدید آشنا میشوند و اضطراب کاهش مییابد. اگر بعد از چند ماه اضطراب ادامه داشته باشد، نیاز به حمایت و مداخله تخصصی دارد.
آیا اضطراب مدرسه میتواند باعث افت تحصیلی شود؟
بله، اضطراب مدرسه میتواند باعث افت تحصیلی شود. وقتی کودک نگران است یا از حضور در کلاس اجتناب میکند، تمرکز و یادگیری او کاهش مییابد و انگیزه مطالعه پایین میآید. در نتیجه، نمرات و عملکرد تحصیلی تحت تأثیر قرار میگیرد و مشکلات طولانیمدت در یادگیری ایجاد میشود.
چگونه والدین میتوانند هنگام ترک کودک، اضطراب او را کاهش دهند؟
والدین میتوانند با ایجاد روال پایدار و پیشبینیپذیر هنگام ترک کودک، اضطراب او را کاهش دهند. رفتار آرام و مطمئن والدین، خداحافظی کوتاه و بدون کشمکش، و اطمینان دادن به کودک که دوباره برمیگردند، احساس امنیت را تقویت میکند. همچنین تشویق کودک به تمرین مهارتهای خودمراقبتی و اعتماد به توانمندیهایش، به کاهش ترس و اجتناب کمک میکند.
چگونه میتوان اضطراب مدرسه را بدون فشار و استرس کاهش داد؟
برای کاهش اضطراب مدرسه بدون ایجاد فشار و استرس، باید رویکردی حمایتی و تدریجی اتخاذ کرد. ایجاد محیط امن و همراهی کودک، آموزش مهارتهای آرامسازی مانند تنفس عمیق و بازیهای هیجانی-آرامبخش، و تشویق به مواجهه تدریجی با موقعیتهای مدرسه به جای اجبار، موثر است. همچنین تمرکز بر تقویت اعتمادبهنفس، نگرش مثبت نسبت به مدرسه و همکاری والدین با معلمان، راهکاری پایدار و بدون فشار برای کاهش اضطراب فراهم میکند.



