
ترس از مرگ، تجربهای طبیعی اما گاهی چالشبرانگیز است که بسیاری از سالمندان با آن روبهرو میشوند. این ترس میتواند آرامش ذهن، کیفیت زندگی و حتی روابط اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. درک علتها و نشانههای این احساس و آشنایی با روشهای مقابلهای مؤثر، میتواند به سالمندان کمک کند تا با آرامش بیشتری با واقعیت پایان زندگی روبهرو شوند و زندگی روزمره خود را با امید و نشاط بیشتری ادامه دهند. در این مقاله به بررسی علمی و کاربردی ترس از مرگ در سالمندان، عوامل شکلگیری آن و راهکارهای مقابله با آن میپردازیم.
ترس از مرگ در سالمندان چیست و چرا به وجود میآید؟
ترس از مرگ در سالمندان، یک احساس طبیعی و روانی است که شامل اضطراب، نگرانی و گاهی ترس شدید نسبت به پایان زندگی و ناشناختههای پس از مرگ میشود. این ترس میتواند به شکل افکار مکرر درباره مرگ، نگرانی از درد و رنج احتمالی، یا دغدغه درباره ترک عزیزان ظاهر شود.
دلایل شکلگیری این ترس در سالمندان معمولا شامل موارد زیر است:
- آگاهی بیشتر از محدودیتهای جسمانی و بیماریها: با افزایش سن، تجربه بیماریها و کاهش توان جسمی باعث میشود مرگ ملموستر و واقعیتر به نظر برسد.
- تجربه فقدان و مرگ نزدیکان: از دست دادن دوستان، همسر یا همنسلان باعث میشود واقعیت مرگ بیشتر احساس شود و ترس از آن افزایش یابد.
- نگرانی درباره معنا و دستاوردهای زندگی: سالمندان ممکن است احساس کنند وقت کمی برای جبران یا کامل کردن اهداف زندگی دارند و این باعث اضطراب و ترس از مرگ میشود.
- عوامل روانی و اجتماعی: انزوا، افسردگی، تنهایی و نداشتن حمایت اجتماعی میتواند این ترس را تشدید کند.
- باورها و اعتقادات مذهبی یا فلسفی: نگرش فرد نسبت به مرگ و آنچه پس از آن اتفاق میافتد، نقش مهمی در شدت ترس دارد.
مهمترین نشانههای ترس از مرگ در افراد مسن
نشانههای ترس از مرگ در سالمندان میتواند روانی، جسمانی و رفتاری باشد و گاهی به شدت زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار دهد. مهمترین نشانهها عبارتند از:
نشانههای روانی
- اضطراب و نگرانی مداوم درباره مرگ یا فرآیند آن
- افکار وسواسی درباره پایان زندگی یا اتفاقات پس از مرگ
- احساس بیمعنایی زندگی یا افسردگی خفیف تا شدید
- بیقراری و تحریکپذیری در مواجهه با موضوع مرگ یا بیماری
- کاهش اعتماد به نفس و حس ناتوانی در کنترل زندگی
نشانههای جسمانی
- مشکلات خواب مثل بیخوابی یا کابوسهای مرتبط با مر
- تپش قلب، تعریق، فشار خون بالا در مواجهه با افکار مرگ
- کاهش اشتها یا تغییر وزن ناشی از اضطراب مداوم
- دردهای جسمانی بدون علت پزشکی مشخص که به اضطراب مرتبط هستند
نشانههای رفتاری
- اجتناب از گفتگو یا مواجهه با موضوع مرگ
- کاهش تعاملات اجتماعی و انزوا
- افزایش وابستگی به دیگران یا نیاز مفرط به اطمینان
- فعالیتهای وسواسی برای کنترل سلامتی یا محیط
- پرهیز از فعالیتهای لذتبخش به دلیل ترس از پایان زندگی
تأثیر شرایط جسمی و بیماریها بر ترس از مرگ در سالمندان
شرایط جسمی و بیماریها یکی از مهمترین عوامل تشدید ترس از مرگ در سالمندان هستند. با افزایش سن، بدن بهتدریج دچار تغییرات طبیعی میشود و احتمال بروز بیماریهای مزمن مانند دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی، آلزایمر یا سرطان افزایش مییابد. این وضعیت باعث میشود مرگ از یک مفهوم ذهنی به یک واقعیت نزدیک و قابل لمس تبدیل شود.
بیماریها معمولاً احساس ناپایداری، وابستگی و از دست دادن کنترل بر بدن را در فرد ایجاد میکنند؛ مسائلی که بهطور مستقیم با ترس از مرگ ارتباط دارند. وقتی سالمند ضعف جسمی یا درد مزمن را تجربه میکند، ناخودآگاه به شکنندگی زندگی و احتمال نزدیک بودن مرگ میاندیشد.
از سوی دیگر، تجربه بستری شدنهای مکرر، مصرف داروهای زیاد و مواجهه با بیمارستان و مرگ دیگران نیز میتواند اضطراب مرگ را افزایش دهد. در مقابل، سالمندانی که وضعیت جسمی خود را از طریق فعالیت بدنی سبک، تغذیه مناسب و مراقبت پزشکی پایدار کنترل میکنند، معمولاً احساس آرامش و امنیت بیشتری دارند و ترس کمتری از مرگ نشان میدهند.
در واقع، توجه به سلامت جسمی نهتنها طول عمر را افزایش میدهد، بلکه کیفیت روانی زندگی و آرامش ذهنی در مواجهه با مرگ را نیز بهبود میبخشد.
نقش تنهایی و افسردگی در افزایش ترس از مرگ
تنهایی و افسردگی دو عامل کلیدی هستند که میتوانند به شکل چشمگیری ترس از مرگ در سالمندان را افزایش دهند. بسیاری از افراد مسن بهدلیل بازنشستگی، از دست دادن همسر، دوری از فرزندان یا کاهش ارتباطات اجتماعی، دچار احساس انزوا میشوند. این احساس تنهایی باعث میشود ذهن فرد بیش از پیش به موضوع مرگ، بیمعنایی زندگی و پایان آن مشغول شود.
از سوی دیگر، افسردگی در سالمندان معمولا با افکار منفی درباره آینده، احساس بیارزشی و ناامیدی همراه است. این وضعیت روانی میتواند مرگ را نه بهعنوان بخشی طبیعی از چرخه زندگی، بلکه بهصورت تهدیدی بزرگ و ترسناک در ذهن فرد تثبیت کند. در واقع، افسردگی در سالمندان باعث میشود توان روانی فرد برای پذیرش واقعیت زندگی و مرگ کاهش یابد.
تحقیقات نشان دادهاند سالمندانی که روابط اجتماعی فعال، حمایت عاطفی خانواده و احساس تعلق دارند، نهتنها کمتر دچار افسردگی میشوند، بلکه نگرش مثبتتری نسبت به مرگ و زندگی دارند. در مقابل، انزوا و افسردگی میتوانند ذهن را به سمت افکار تکراری، اضطراب و ترس از پایان زندگی سوق دهند.
به همین دلیل، ایجاد شبکه حمایتی قوی، فعالیتهای گروهی، گفتوگو با روانشناس و حفظ ارتباطات خانوادگی از مؤثرترین راهها برای کاهش ترس از مرگ در سالمندان است.
چگونه میتوان با گفتوگو و همدلی ترس از مرگ را کاهش داد؟
گفتوگو و همدلی، از مؤثرترین و انسانیترین روشها برای کاهش ترس از مرگ در سالمندان هستند. بسیاری از سالمندان بهدلیل احساس تنهایی یا نادیده گرفته شدن، افکار و ترسهای خود را در ذهن نگه میدارند؛ در حالیکه صحبت درباره مرگ و احساسات مرتبط با آن میتواند فشار روانی را کاهش دهد و به درک عمیقتری از زندگی و آرامش درونی منجر شود.
وقتی اطرافیان(بهویژه خانواده یا درمانگران) با گوش دادن بدون قضاوت و با درک عاطفی واقعی به حرفهای سالمند گوش میدهند، فرد احساس میکند ترسش پذیرفته و درک شده است، نه انکار یا بیاهمیت تلقی. این نوع همدلی باعث کاهش اضطراب، افزایش احساس امنیت و شکلگیری نوعی پذیرش طبیعی نسبت به مرگ میشود.
همچنین گفتوگو درباره تجربیات، خاطرات و معنای زندگی میتواند به سالمند کمک کند تا احساس تداوم و ارزشمندی وجود خود را بازیابد و به جای تمرکز بر پایان، بر تأثیر مثبتی که بر دیگران گذاشته تمرکز کند. حتی مکالمات ساده درباره امید، عشق یا لحظات خوش گذشته میتوانند حس آرامش و رضایت را جایگزین ترس کنند.
در سطح درمانی، استفاده از رواندرمانیهای حمایتی، معنادرمانی یا گفتوگوهای گروهی نیز میتواند بستری فراهم کند تا سالمندان بدون ترس از قضاوت، درباره نگرانیهایشان صحبت کنند و از تجربه دیگران بیاموزند.
در واقع، گفتوگو و همدلی به سالمندان کمک میکند مرگ را بخشی از مسیر زندگی بدانند، نه پایان آن؛ و همین تغییر نگاه، مهمترین گام در آرام شدن ذهن است.
تأثیر باورهای مذهبی و معنویت در کاهش اضطراب مرگ
باورهای مذهبی و معنویت نقش مهمی در کاهش ترس از مرگ در سالمندان دارند. بسیاری از سالمندان با تکیه بر ایمان و باور به زندگی پس از مرگ، احساس آرامش و امید بیشتری تجربه میکنند. آنها مرگ را نه پایان، بلکه بخشی از مسیر طبیعی زندگی میدانند؛ نگاهی که بهطور چشمگیری اضطراب مرگ و نگرانی از آینده را کاهش میدهد.
مطالعات نشان میدهد شرکت در فعالیتهای مذهبی مانند دعا، نیایش، حضور در جمعهای معنوی و خواندن متون مقدس، باعث تقویت احساس معنا، امنیت روانی و ارتباط درونی با خداوند میشود. این احساس معنا، به سالمندان کمک میکند تا با بیماریها، تنهایی و تغییرات جسمی دوران سالمندی بهتر کنار بیایند.
از سوی دیگر، معنویت فردی حتی بدون وابستگی به دین خاصی نیز میتواند اثر مشابهی داشته باشد. ارتباط با طبیعت، مدیتیشن، کمک به دیگران و اندیشیدن به هدف زندگی، حس آرامش و رضایت درونی را در فرد افزایش میدهد.
در نتیجه، باورهای مذهبی و معنویت میتوانند بهعنوان سپر روانی در برابر اضطراب مرگ عمل کنند و به سالمندان کمک کنند با ذهنی آرامتر و امیدبخشتر به زندگی و مرگ بنگرند.
روشهای رواندرمانی برای درمان ترس از مرگ در سالمندان
درمان ترس از مرگ در سالمندان معمولاً با استفاده از رویکردهای رواندرمانی انجام میشود. هدف این روشها، کمک به سالمند برای پذیرش واقعیت مرگ، کاهش اضطراب و بازگرداندن آرامش ذهنی است. در ادامه مؤثرترین روشهای درمانی معرفی میشوند:
درمان شناختی–رفتاری (CBT)
درمان شناختی–رفتاری یکی از کارآمدترین روشها برای کاهش اضطراب مرگ است. در این رویکرد، درمانگر به سالمند کمک میکند تا افکار منفی و غیرواقعبینانه درباره مرگ را شناسایی و با افکار منطقیتر جایگزین کند. این فرایند باعث کاهش ترس، افزایش کنترل ذهن و تقویت احساس امید میشود.
درمان پذیرش و تعهد (ACT)
درمان پذیرش و تعهد بر پذیرش طبیعی بودن مرگ و تمرکز بر ارزشهای زندگی تأکید دارد. سالمند میآموزد که به جای اجتناب از فکر مرگ، آن را بپذیرد و انرژی روانی خود را صرف زندگی در لحظه حال کند. این روش حس معنا، آرامش و رضایت از زندگی را افزایش میدهد.
معنادرمانی (Logotherapy)
درمان معنامحور یا معنادرمانی، بر پایه نظریات ویکتور فرانکل، به سالمندان کمک میکند تا در تجربههای زندگی خود معنا و هدف پیدا کنند. زمانی که فرد احساس کند زندگیاش همچنان ارزشمند و مؤثر است، ترس از پایان آن کاهش مییابد.
رواندرمانی حمایتی و گروهی
گفتوگو در جمع همسالان و شنیدن تجربههای مشابه، میتواند احساس تنهایی را کاهش دهد. در جلسات گروهی، سالمندان یاد میگیرند که نگرانیهایشان طبیعی است و میتوان با همدلی و حمایت متقابل بر ترس از مرگ غلبه کرد.
آرامسازی ذهن و درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی
تمرینهایی مانند مدیتیشن، تنفس عمیق، و ذهنآگاهی (Mindfulness) به کاهش اضطراب و افزایش حضور در لحظه کمک میکنند. این روشها آرامش روانی ایجاد کرده و ترس از آینده نامعلوم را کاهش میدهند.
در مجموع، ترکیب چند رویکرد رواندرمانی با حمایت خانواده و ایجاد ارتباط اجتماعی میتواند بهطور قابلتوجهی اضطراب مرگ در سالمندان را کاهش دهد و احساس پذیرش و آرامش را جایگزین ترس کند.
تمرینهای ذهنآگاهی (Mindfulness) برای آرامش و پذیرش مرگ
ذهنآگاهی یا Mindfulness یکی از مؤثرترین روشهای روانشناختی برای کاهش ترس از مرگ در سالمندان است. این تمرینها به فرد کمک میکنند تا با حضور در لحظه حال، افکار اضطرابآور درباره آینده یا پایان زندگی را کنترل کرده و آرامش درونی بیشتری تجربه کند. ذهنآگاهی نهتنها اضطراب مرگ را کاهش میدهد، بلکه احساس پذیرش، معنا و رضایت از زندگی را نیز افزایش میدهد.
در ادامه چند تمرین ساده و کاربردی ذهنآگاهی برای سالمندان معرفی میشود:
- تنفس آگاهانه: چند دقیقه در روز در محیطی آرام بنشینید، چشمانتان را ببندید و فقط بر دم و بازدم خود تمرکز کنید. توجه به ریتم نفس، ذهن را از افکار مربوط به مرگ یا نگرانیهای روزمره دور کرده و احساس آرامش و ثبات روانی ایجاد میکند.
- مشاهده بدون قضاوت: در طول روز، به احساسات، افکار یا دردهای جسمی خود توجه کنید، بدون آنکه آنها را خوب یا بد قضاوت کنید. این تمرین به فرد میآموزد که مرگ و زندگی نیز بخشی از یک چرخه طبیعی هستند و پذیرش واقعیتها میتواند ترس را کاهش دهد.
- تمرکز بر لحظه حال: ذهن انسان مدام بین گذشته و آینده حرکت میکند؛ اما با تمرین حضور در لحظه(مثلا در زمان خوردن، قدم زدن یا گفتگو) فرد یاد میگیرد زندگی را همانطور که هست تجربه کند. این حضور ذهن، نگرانی از آینده نامعلوم را کاهش میدهد.
- قدردانی روزانه: هر شب پیش از خواب، سه چیز را که در آن روز باعث شادی یا آرامش شما شدهاند یادداشت کنید. تمرین قدردانی باعث میشود توجه ذهن از ترس و کمبود، به سپاس و رضایت از زندگی معطوف شود.
- مدیتیشن راهنماییشده: استفاده از فایلهای صوتی یا ویدیوهای مدیتیشن مخصوص سالمندان، میتواند به کاهش اضطراب، خواب بهتر و پذیرش طبیعیتر مرگ کمک کند.
تمرینهای ذهنآگاهی اگر بهطور منظم انجام شوند، میتوانند سلامت روان، کیفیت خواب، و حس آرامش در سالمندان را به شکل چشمگیری بهبود بخشند. در واقع، پذیرش مرگ از مسیر آگاهی و آرامش ذهنی نهتنها ترس را کاهش میدهد، بلکه عشق به زندگی را نیز عمیقتر میکند.
نقش خانواده در کمک به سالمندان برای کنار آمدن با ترس از مرگ
خانواده مهمترین منبع حمایت عاطفی و روانی سالمندان در دوران پیری است. حضور صمیمی و درک متقابل اعضای خانواده میتواند نقش تعیینکنندهای در کاهش ترس از مرگ در سالمندان داشته باشد. زمانی که سالمند احساس کند تنها نیست و همچنان برای اطرافیانش ارزشمند است، اضطراب و نگرانی از مرگ به شکل قابل توجهی کاهش مییابد.
گوش دادن همدلانه و بدون قضاوت
یکی از مهمترین نیازهای سالمندان، درک شدن و شنیده شدن است. خانواده باید فضایی امن و آرام فراهم کند تا سالمند بتواند آزادانه درباره احساسات، ترسها و باورهایش صحبت کند. گوش دادن با همدلی، بدون انکار یا تمسخر، حس آرامش و پذیرش را در او تقویت میکند.
حفظ ارتباط و حضور مداوم
ملاقاتهای منظم، تماسهای تلفنی یا حتی پیامهای کوتاه روزانه، احساس پیوستگی و تعلق را در سالمند زنده نگه میدارد. این ارتباط مداوم، از تنهایی و انزوا که از عوامل اصلی افزایش اضطراب مرگ هستند، پیشگیری میکند.
ایجاد معنا و نشاط در زندگی روزمره
خانواده میتواند با تشویق سالمند به شرکت در فعالیتهای اجتماعی، داوطلبانه یا مذهبی، احساس هدفمندی و ارزشمندی زندگی را در او تقویت کند. زمانی که فرد احساس کند هنوز میتواند مفید باشد، ترس از مرگ جای خود را به رضایت از زندگی میدهد.
حمایت در درمانهای روانشناختی
گاهی ترس از مرگ ریشههای عمیقتری دارد که نیازمند مداخله تخصصی است. همراهی خانواده در مراجعه به روانشناس یا شرکت در جلسات درمانی، اعتماد سالمند را افزایش داده و اثربخشی درمان را چند برابر میکند.
تقویت باورهای مثبت و معنوی
گفتوگو درباره معنای زندگی، ارزشهای اخلاقی و باور به تداوم وجود، میتواند احساس آرامش و پذیرش مرگ را در سالمندان تقویت کند. خانواده با احترام به باورها و نیازهای روحی فرد، به او کمک میکند تا با آرامش بیشتری با این مرحله از زندگی روبهرو شود.
در نهایت، خانواده با حضور، محبت، همدلی و حمایت عاطفی خود میتواند بزرگترین منبع آرامش و امنیت روانی برای سالمندان باشد. ترس از مرگ زمانی کاهش مییابد که فرد احساس کند تنها نیست، دوست داشته میشود و زندگیاش هنوز معنا دارد.
تفاوت ترس طبیعی از مرگ با فوبیای مرگ (Thanatophobia)
ترس از مرگ در حد طبیعی، تجربهای انسانی و مشترک است که بیشتر افراد در دورههایی از زندگی آن را احساس میکنند. اما زمانی که این ترس بهصورت شدید، مداوم و غیرقابل کنترل بروز کند، به فوبیای مرگ (Thanatophobia) تبدیل میشود؛ حالتی که میتواند بر سلامت روان، خواب، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی بگذارد.
ترس طبیعی از مرگ
در نوع طبیعی، فرد نسبت به مرگ نگرانی یا اضطراب خفیف دارد، اما میتواند همچنان به زندگی روزمره خود ادامه دهد. این احساس معمولاً با تفکر درباره معنای زندگی، مسئولیتها یا تغییرات سنی افزایش مییابد.
ترس طبیعی از مرگ به انسان کمک میکند تا قدر لحظات زندگی را بیشتر بداند و انگیزهای برای مراقبت از خود و داشتن زندگی سالمتر داشته باشد.
فوبیای مرگ (Thanatophobia)
در مقابل، فوبیای مرگ نوعی اختلال اضطرابی شدید است که در آن فرد دچار ترس غیرمنطقی و مداوم از مردن یا فکر کردن به مرگ میشود. این ترس ممکن است با نشانههایی مانند:
- حملات اضطرابی (تپش قلب، تنگی نفس، تعریق زیاد)
- اجتناب از هر نوع گفتوگو یا یادآوری درباره مرگ
- بیخوابی یا کابوسهای مکرر درباره مرگ
- احساس بیمعنایی و ناامیدی عمیق
همراه باشد.
افرادی که به فوبیای مرگ دچارند، معمولا نمیتوانند بهتنهایی از این وضعیت عبور کنند و نیاز به درمان تخصصی روانشناختی مانند درمان شناختیرفتاری (CBT) یا درمان پذیرش و تعهد (ACT) دارند.
تفاوت اصلی در شدت، تداوم و تأثیر بر عملکرد روزانه است. ترس طبیعی به فرد کمک میکند زندگی را با آگاهی بیشتری تجربه کند، اما فوبیای مرگ، ذهن را به تسخیر خود درمیآورد و مانع از لذت بردن از زندگی میشود.
در نتیجه، شناخت تفاوت میان ترس طبیعی و فوبیای مرگ در سالمندان اهمیت زیادی دارد. اگر این ترس شدید، پایدار و آزاردهنده باشد، باید آن را بهعنوان نشانهای از یک اختلال اضطرابی در نظر گرفت و برای درمان تخصصی اضطراب مرگ اقدام کرد.
جمع بندی
در مجموع، ترس از مرگ در سالمندان پدیدهای طبیعی و چندبعدی است که تحت تأثیر عوامل مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی قرار دارد. بیماریهای مزمن، ضعف جسمانی، و کاهش استقلال میتوانند این ترس را تشدید کنند، در حالی که حمایت عاطفی خانواده، ارتباطات اجتماعی، و درمان افسردگی و تنهایی نقش مهمی در کاهش آن دارند. از سوی دیگر، باورهای مذهبی و معنویت میتوانند احساس آرامش، امید و پذیرش را افزایش دهند و اضطراب مرگ را کمتر کنند.
رواندرمانیهایی مانند درمان شناختیرفتاری، درمان پذیرش و تعهد (ACT) و همچنین تمرینهای ذهنآگاهی (Mindfulness) به سالمندان کمک میکنند تا با واقعیت مرگ بهعنوان بخشی از چرخه زندگی کنار بیایند. گفتوگوهای همدلانه با خانواده و درمانگران نیز نقش مهمی در کاهش احساس ترس و انزوا دارد.
در نهایت، هدف این نیست که ترس از مرگ بهطور کامل از بین برود، بلکه این است که سالمند با پذیرش، آرامش و معنا به زندگی خود ادامه دهد و پایان آن را بخشی طبیعی از مسیر انسانی خود بداند.
سوالات متداول
آیا ترس از مرگ در سالمندان طبیعی است؟
بله، ترس از مرگ در سالمندان یک احساس طبیعی است که با افزایش سن و تجربه بیماریها، کاهش توان جسمی و از دست دادن نزدیکان تشدید میشود. این ترس معمولا با اضطراب خفیف همراه است و زندگی روزمره را مختل نمیکند. تجربه آن بخشی از روند طبیعی زندگی و آگاهی از پایان زندگی است.
چه زمانی ترس از مرگ به درمان نیاز دارد؟ 
ترس از مرگ زمانی نیاز به درمان دارد که شدت و تداوم آن زندگی روزمره سالمند را مختل کند. نشانههای هشداردهنده شامل اضطراب مداوم، حملات پانیک، کابوسهای مکرر، اجتناب از گفتگو درباره مرگ، کاهش روابط اجتماعی و احساس بیمعنایی زندگی است. در چنین مواردی، مراجعه به روانشناس یا رواندرمانگر و استفاده از روشهای تخصصی مانند درمان شناختیرفتاری یا ذهنآگاهی ضروری است.
رواندرمانی چطور به کاهش ترس از مرگ کمک میکند؟ 
رواندرمانی به سالمندان کمک میکند تا ترس از مرگ را مدیریت و کاهش دهند. در روشهایی مانند درمان شناختی–رفتاری (CBT)، فرد یاد میگیرد افکار منفی و غیرواقعبینانه درباره مرگ را شناسایی و با افکار منطقیتر جایگزین کند. درمان پذیرش و تعهد (ACT) و معنادرمانی نیز به سالمند کمک میکنند مرگ را بخشی طبیعی از زندگی بپذیرد و انرژی روانی خود را صرف لحظه حال و ارزشهای زندگی کند. علاوه بر این، رواندرمانی گروهی و حمایت همدلانه درمانگر یا خانواده، اضطراب و انزوا را کاهش داده و حس آرامش و امنیت روانی را افزایش میدهد.
چگونه میتوان به سالمند کمک کرد تا با مرگ آشتی کند؟
برای کمک به سالمند جهت آشتی با مرگ، میتوان با گفتوگو و همدلی احساسات او را شنید و اضطراب را کاهش داد. حمایت خانواده، حضور اجتماعی و فعالیتهای گروهی حس امنیت و تعلق ایجاد میکند. همچنین تمرینهای ذهنآگاهی، معنادرمانی و رواندرمانی تخصصی به سالمند کمک میکنند مرگ را بهعنوان بخشی طبیعی از زندگی بپذیرد.



